Navid Ganji

در مسیر جاده ابریشم – بخش نخست

شاید قریب به 2 سال میشود که پژوهش و برنامه ریزی روی جاده ابریشم را به طور جدی شروع کرده ام ، از این رو سعی کردم به بسیاری از نقاط ایران که یا مستقیما در مسیر این جاده بوده اند و یا متاثر از آن ، سفر کرده و آن را کندوکاو و مستند کنم ، در این مسیر از قفقاز هم غافل نشدم و سفری هم به بخشی از آن داشتم و زندگی و ابزار های فرهنگی و اقتصادی و کالبدی ( معماری ) مردم را بررسی و مستند کردم ؛ اما اینکه چرا اصلا به چنین پژوهشی پرداختم و اساسا چرا بررسی و برنامه ریزی برای جاده ابریشم میتواند برای یک معمار ارزشمند و مهم و شاید یک رسالت باشد دلیلش را میشود در گذشته دور پیداکرد . من معتقدم ایران به عنوان نقطه عطف خاورمیانه و خاورمیانه به عنوان شاهراه تمدن های گوناگون یک هویت مستقل فرهنگی ،اقتصادی و اجتماعی ندارد و هویت امروزیش وام گرفته ازمیلیارد ها انسانی است که یک مسیر امن و مهم ترانزیت بین المللی وسیله حمل و نقل آنها برای کسب سود است ( مثلا اگر قیاس مع الفارغ نباشد ، میشود مثال کوچکش را آبادان دانست که فقط با حضور شاید 100 ساله انگلیسی ها همین امروز خیابان را میگویند لین ، لیوان را گلس ، دفتر را آفیس ) و …. که همه اینها نشان از تازه به دوران رسیدکی آنها نیست ، بلکه علتش سلسله ای از موضوعات اجتماعی است که اینجا مجال سخن از آن نیست ) ، بگذریم… اما چیزی که من در این سالها در جاده ابریشم کندوکاو کردم اول برای دست یافتن به پتانسیل عظیمی بود که میتوانست در های جدیدی به یک زنجیره متناسب با فرهنگ ایران را به روی اوضاع نابه سامان معماری امروز باز کند ؛ ولی به مسائل مهم تر و جالب تری رسیدم… انقدری که میتوانم به عنوان کسی که بیش از دو سال روی این مسیر کار کرده بگویم جاده ابریشم همین امروز مهمترین راهکار توسعه اقتصادی ، سیاسی و بازیافت فرهنگ متعالی جاده ابریشم است و راهکار برون رفت از تحریم ها نه فقط در غرب است و نه فقط در شرق ، راهکار مهم آن تکیه بر جاده ابریشم است . دلایلش را سعی میکنم به تدریج در همینجا بیان کنم که مفصل و قطعا جذاب خواهد بود. اما صرفا برای وضوح منظورم از فرهنگ جاده ابریشم ؛ گاهی میگوییم کشور های ازبکستان ، تاجیکستان ، افغانستان و … دارای اشتراکات فرهنگی با ماست و دلیلش را در حکومت مرکزی ایران و تحت سیطره بودن این سرزمین ها میابیم ، در صورتی که به نظر من ایران فقط یک نقطه عطف است که همه هنر ها ، فرهنگ ها و مفاهیم اقتصادی و اجتماعی جاده ابریشم را در خود به دلیل موقعیتش تجمیع و متعالی ساخته . آینده بیشتر از آن و پتانسیل های معماری برای آینده میگویم.

پیام بگذارید